Monday, December 12, 2011

کریسمس پارتی ، فضایی متاثر از فرهنگ کار در شرکتها


وقتی توسط یک کاریابی استخدام شده باشی و در شرکت دیگه ای کار کنی، این شانس رو داری که دو بار در کریسمس پارتی شرکت کنی ... گزارش کریسمس پارتی کاریابی رو قبلا نوشتم (چه خجالتی! ) ولی میهمانی شرکت خودمان فضایی کاملا متفاوت داشت. یک رستوران جمع و جور، آقایان و خانمها با لباس سنتی مخصوص این جشن، موزیک زنده، تقدیر از کارکنان برجسته، رقص و آواز و نوشیدنی در حد ترکیدن، ناهار و عکس یادگاری ... جای دوستان خالی. 



جالبترین قسمت زمانی بود که رئیس شرکت از کارمندان نمونه شرکت تقدیر کرد و بعد به همراه آنان به رقص و پایکوبی پرداخت.  واقعیت این است که اینجا همه جور آدمی پیدا می شود. ممکن است امسال در شرکتی کار کنی که  رئیس شرکت با سود سالیانه چند میلیون دلاری، بدون هیچ گونه خودشیفتگی ، با کارمندانش می رقصد و از آنها می خواهد که رقص محلی کشور خود را اجرا کنند و بابت کوچکترین پیشرفت و کار قابل ملاحظه، از تو تقدیر و تشکر کنند و از طرفی ممکن است (مثل سال گذشته من)، در شرکتی باشی که اغلب مجبور باشی تا ساعت 10 شب کار کنی و تازه رئیس شرکت طلبکار هم باشد که چرا کار پیش نمی رود و هزار و یک جور بهانه و دلخوری دیگه.
این قضایا نشاندهنده تفاوت بافت فرهنگی اینجاست.  شاید برای یک مهاجر تازه وارد اولین و مهمترین دغدغه پیدا کردن کار باشد ولی بعد می بینی که اگه فضای کار با روحیاتت متناسب نباشد، اینجا فرق زیادی با ایران نمی‌کند. (یادم افتاد که در محل کار سابقم در اتاق بازرگانی، دبیر اتاق هر وقت من رو می دید، داد و قال راه می انداخت که فلانی چرا کار نمی کنی؟ و بعد از اینکه من به استرالیا اومدم ، همیشه من را به عنوان چماق توی سرِ نفر جایگزین من می کوبید که تو باید شبیه فلانی کار کنی!) اینجا هم کم و بیش همین قضیه است، در شرکت قبلی من کار deploy  انجام می دادم و همیشه غرغر رئیس و مدیر پروژه بلند بود ولی بعد از رفتن من از آن شرکت مجبور شدند دو نفر را برای همان پست استخدام کنند که تازه اون دو نفر خرابکاریهایی انجام دادند که من اگر یک دهم آن را انجام می دادم، حتما اعدام می شدم.  
--
یکی از دوستان ایمیل زده بود و خواسته بود که درباره سطح درآمد در اینجا توصیح بدهم. راستش این سئوال خیلی کلی است. برای هر تخصص و کاری متفاوت است. و تازه سطح درآمد به نظر من آیتم مهمی در زندگی نیست، مهم اینه که اختلاف سطح درآمد و هزینه ها در زندگی چقدره؟ اینجا مهندسان کامپیوتر با تجربه، به طور خالص ماهیانه سطح دستمزدهای مختلفی دارند از 3800 دلار در ماه تا 8 هزار دلار (تخصصهای کمیاب و کاملا حرفه ای) ولی تجربه به من ثابت کرده که اینجا شما هر چقدر درآمد داشته باشی، تقریبا یک سومش را میدهی بابت اجاره خونه، یک سوم هزینه های واجب (مثل خورد و خوراک و قبض ها و رفت و آمد) و یک سوم آخرش هم بسته به روش و به قول اینها استایل زندگی ات دارد. یکی خرج تفریح می کند، یکی جمع میکند خونه بخره، یکی می ده بایت قسط وامهایی که گرفته و.... اگه دنبال یک نمونه دقیقتر هستید این پست را از کوروش بخوانید.

No comments: