Monday, May 31, 2010

چند نکته پراکنده

این پست را در پاسخ به سئوال برخی از دوستان می نویسم که پاسخهای پراکنده ای دارد :
1- بله ، من از خدمات گرین استفاده کردم که واقعا مفید بود و کماکان نیز در مورد کارهای مختلف با ایشان مشاوره می کنم . 
2- افرادی که اجناس خود را از ایران فریت می کنند ، مراقب باشند در اجناس خود کالاهای ساخته شده از چوب ، دارو ، خوراکی ( از هر نوع مثلا سبزی خشک ) ، کفش یا دمپایی دست دوم ، سیگار و ... نگذارند و گرنه مشمول بازرسی در گمرک می شوند که حداقل 100 دلار بیشتر هزینه دارد. 
3- اینجا همه کارهای من ردیف شده به جز اجاره کردن منزل ، که یک مقدار مشکله ، چون بنگاهها یا RealState ها برای اطمینان از پرداخت هزینه اجاره ، یک سری گواهی ها مثل  حسن سابقه از صاحبخانه قبلی و فیش حقوقی  می خواهند که ما نداریم ( داستان مرغ اول بوده یا تخم مرغ ؟)
4- اجاره منزل در اینجا برای یک منزل 2 خوابه حداقل 400 دلار در هفته است ( یعنی بین 1600 تا 2000 دلار در ماه ) و معادل یک ماه هم بعنوان رهن دریافت می کنند.
5- برنامه نویسانی که قصد مهاجرت به استر الیا را دارند ، خود را به آخرین تکنولوژیها مثل MVC ، SilverLight و ... مجهز کنند. دیتا بیسهای مختلفی نیز استفاده می شود از جمله SQL Server و Oracle

Thursday, May 27, 2010

پلانهای مختلف سیم کارتها

در استرالیا سیم کارتهای مختلفی مثل Lebara ، Optus, Vodafone و ... وجود دارد که به توصیه یکی از دوستان سیم کارت optus خریدم . 30 دلار شارژ اولیه را پرداخت کردم و بعد از 3 مکالمه کوتاه با ایران و 2 مکالمه داخلی ، دیدم شارژم تموم شد. مجددا 30 دلار شارژ کردم. این دفعه تماس با ایران نداشتم ولی در کمال تعجب دیدم که بابت هر تماس داخلی حدود 5 دلار از حسابم کم می شود. به فروشنده مراجعه کردم ، گفت من نمی دونم باید به Customer Services زنگ بزنی . بعد از تماس با Customer Services متوجه شدم که پلانی که الان از آن استفاده می کنم سرویسهای زیادی دارد و خیلی گران است. شخصی که باهاش صحبت کردم هندی بود وتاریخ  ایران را از من بهتر بلد بود !! خودش پیشنهاد داد پلانم را عوض کنم و حالا بابت نماس داخلی 10 سنت پرداخت می کنم. البته برای من کمی سخت بود که تلفنی منظور خودم رابرسونم ولی به هر زحمتی بود انجام شد. الان پلان Talk & Text را دارم و این نکته جالبی بود که خیلی از ایرانیهای اینجا نمی دونند.

Wednesday, May 26, 2010

درباره سیدنی

درباره سیدنی شاید الان نتونم نظر کاملا درستی بدم ولی فقط برداشت خودم را در این چند روز توضیح می دم : اولین چیزی که اینجا به چشمتون می آد ، طبیعت سرسبز و دیدنی این شهر است. در محله ای که ما فعلا بصورت موقت در آن زندگی می کنیم ( Hornsby ) اغلب خانه ها بصورت ویلایی یک تا 3 طبقه با فضای سبز فوق العاده زیبا هستند که پر از درختان بزرگ و کوچک و گلها و گیاهان مختلف است . این محل دارای بازاری است به نام westfield که در آن دهها فروشگاه کوچک و بزرگ وجود دارند که اگر بخواهی نگاهی مختصر هم به اجناس آنها بیندازی ، حداقل یک روز وقت لازم داری. فروشگاهها فوق العاده تمیز و شیک ( مثل فروشگاههای دبی ) و با سیستم مدیریتی بسیار نوینی اداره می شوند. تنوع کالاها بخصوص خوراکی ها بسیار زیاد و گیج کننده است . قیمت مواد خوراکی 20 تا 30 درصد بالاتر از ایران است که برای ساکنین اینجا با توجه به درآمد دلاری شان ، ناچیز است . کافه تریا و رستورانهای زیادی هم وجود دارند که نرخ غذاها در آنها حداقل 2 برابر ایران است . در تمام مناطق شهر ترن شهری و اتوبوس وجود دارد که نرخ آنها با توجه به ایستگاه مقصد و نوع وسیله فرق می کند. ترن ها 2 طبقه و اغلب خلوت هستند و تیپ له شدن مثل متروی تهران را اصلا نمی بینی! در هر ایستگاه بروشور نام و مسیر ایستگاهها و دستگاه فروش خودکار بلیط وجود دارد. تابلو اعلانات هر ایستگاه زمان رسیدن قطار بعدی را دقیق اعلام می کند .در اطراف مکانهای توریستی مثل اپراهاوس نرخ خوراکی و خدمات 2 الی 3 برابر جاهای دیگر است. هوای تمیز و بوی چوب خیس خورده هر آدم علاقمند به طبیعت را مست می کند به طوری که نیازی به مشروبات الکلی دیگری نداشته باشید. (جای دوستان خالی ) سیستم مدارس اینجا به نحوی است که تا 9 سال بچه ها در مدرسه درس و مشق آنچنانی ندارند و بیشتر بازی و رقص و کارهای گروهی و دسته جمعی و آزمایشات علمی انجام می دهند. مدارسان دارای فضای کافی جهت بازی بچه هاست و بسیار دلواز هستند. دیگه چی بگم. سایر دوستان هم در وبلاگهاشون توصیفات قشنگتری ارایه دادند اما اگه مکان یا مورد خاصی مد نظرتون هست بگید تا بیشتر توضیح بدم .

Monday, May 24, 2010

وقایع روز سوم

امروز چند تا کار مهم انجام دادم : اول اینکه سیم کارت جدید خریدم ( از نوع optus که با پرداخت 30 دلار می توانیم تا 150 دلار صحبت کنیم ) . بعد به CommonWealth bank رفتم و حساب بانکی باز کردم . سپس به Center link رفتم که گفتند باید اینترنتی ثبت نام کنید و در نهایت به AMES رفتم و گواهینامه ام را برای ترجمه دادم که 20 روز دیگه آماده می شه.
از کارهای دیگه امروز خرید بود که یک فروشگاه چینی پیدا کردیم که خرت و پرت هایی مثل دمپایی پلاستیکی که اینجا جایی پیدا نمی شه رو داشت ( 5 دلار ) . نکته جالب دیگه اینکه در بسیاری از فروشگاهها ، فروشندگان ایرانی می بینی که راهنمایی های خیلی خوبی برای خرید به شما می دهند .

Sunday, May 23, 2010

اینجا استرالیاست ، صدای ما را از سیدنی می شنوید

سلام ، امیر م هستم از سیدنی . الان ساعت 9:50 شب به وقت سیدنی است و این پست را در حالی تقدیمتان می کنم که تازه به اینترنت پرسرعت دسترسی پیدا کرده ام :
رئوس مطالب :
1- عزیمت به تهران ، فریت بار و خداحافظی
2- پرواز به سیدنی
3- ورود به سیدنی و اقامت در هتل آپارتمان
4- وقایع روز اول
5- وقایع روز دوم

و اما مشروح اخبار :
1-عزیمت به تهران ، فریت بار و خداحافظی :
سه شنبه ( 28 اردیبهشت ) در حالی که از صبح زود با دوندگی بسیار زیاد ، کارها را به اتمام رسانده بودیم ، بالاخره در ساعت 12:45 شب به وقت ایران ، با یک دستگاه اتوبوس VIP راهی تهران شدیم . واقعا روز پر کاری بود . صبح اول وقت نمرات دانشجویانم را تحویل دادم . بعد آخرین جلسه کلاس asp.net یکی دیگه از کلاسها را برگزار کردم و بلافاصله ازشون امتحان گرفتم و نمراتشان را رد کردم. بعد به با همکاران سابق خداحافظی کردم و مشغول خرید یک سری خرده ریز ( از جمله چند قوطی کنسرو ، که واقعا هم روز اول بدردمان خورد ) شدم که خیلی هم وقت گیر بود ، باقیمانده پولمان را دلار خریدیم ( 920 تومان ) و سایر کارهای مربوطه ....
شب در ترمینال صفه اصفهان ، دوستان و فامیل برای خداحافظی دور هم جمع شدند و خلاصه اشک و آه و گریه و ... . سخت ترین لحظه این سفر به نظر من این ساعات بود .
روز چهارشنبه برای فریت بار به فرودگاه بین المللی تهران رفتیم و اونجا به محض رسیدن به ترمینال بار ، نماینده یکی از شرکتهای باربری به سراغ شما می آیند و کاملا شما را راهنمایی می کنند . هزینه ارسال بار برای بالای 100 کیلو گرم ، با همه قیمتهای افزودنی ( مثل مالیات ، و ... ) تقریبا کیلویی 4 هزار تومان می شود .
چند نکته در مورد فریت بار : 1- حتما آدرس ، شماره تلفن و zipcode از جایی که می خواهید بار را ارسال کنید ، آماده داشته باشید . من zipcode و آدرس نداشتم و تا آمدم از وکیلم آدرس و زیپ کد بگیرم ، نیم ساعتی معطل شدم.
- نکته بعدی این که پنج شنبه و جمعه ها ، ترمینال بار تعطیل است .
- نکته بعدی این که قبل از فریت کردن ، لازم نیست خیلی کارتونها را سفت و سخت ، چسب مالی کنید ، چون همه شان باز و چک می شوند و مجددا در کارتونهای بزرگ بسته بندی می شوند
خداحافظی : شب آخر ( پنج شنبه شب ) تا دم رفتن خانواده و دوستان تهرانی ، دور و برمان بودند . موقع تحویل بار متوجه شدیم که وزن بارمان زیاد نیست و کوله پشتی ها را هم در بار تحویل دادیم .


2- پرواز به سیدنی :
پرواز اول تا ابوظبی 1:45 طول کشید و اصلا متوجه نشدیم کی رسیدیم ابوظبی . حدود 2 ساعت در فروگاه ابوظبی منتظر پرواز بعدی بودیم که در این فاصله می توانستیم از اینترنت رایگان استفاده کنیم. داخل گیت یک نوازنده و یک خواننده استرالیایی ، گیتار می زدند و خیلی آرام ترانه می خوانند که در آن فضا بسیاردلچسب بود . هواپیمای دوم با یک ساعت تاخیر پرواز کرد چون اگر زودتر را می افتاد راس ساعت 6 که اوج شلوغی فرودگاه سیدنی بود ، می رسیدیم . ( توضیح اینکه فرودگاه سیدنی جهت رعایت حال شهروندان نزدیک به فرودگاه از ساعت 1 الی 5 صبح تعطیل است ) .
هواپیمایی الاتحاد ، سرویس بسیار خوبی دارد . جلوی هر صندلی یکدستگاه مانیتور لمسی ( ریموت کنترل دار ) دارد به نام E_Box که دهها ساعت فیلم ، موزیک ، سرگرمی و ... دارد. یک بخش از آن هم وضعیت پرواز را نشان می دهد با دو دوربین از جلو و زیر هواپیما که بسیار سرگرم کننده است و حوصله تان سر نمی رود . سرویس غذا هم واقعا خوب بود ( 3 وعده کامل غذا و 5 وعده بین غذا !!! )

3- ورود به سیدنی و اقامت در هتل آپارتمان :

بعلت ترافیک اول وقت حدود 40 دقیقه در آسمان سیدنی منتظر فرود بودیم . مراحل کنترل پاسپورت براحتی طی شد . طبق اظهارنامه ای که قبل از فرود در هواپیما دادند ، ما لیست وسایل همراه را ذکر کردیم ، از جمله مقداری دارو ( مثل قرص سرماخوردگی و ... ) . مامور کنترل دارو آنها را کاملا چک کرد و با لیست داروهای مجاز مطابقت داد . بهتر است که برای داروهای خاص نسخه از پزشک داشته باشید تا کنترل راحت تر صورت گیرد . به هر حال از این مرحله هم تقریبا راحت عبور کردیم و وارد سیدنی شدیم .
اولین تصویر از سیدنی : باران ملایمی می بارید و مسافران در صف به انتظار تاکسی بودند . شهر بسیار منظم ، زیبا و سرسبز بود و با کوجه های دیدنی و منازل شیک و ویلایی دلربایی می کرد و خستگی 14 ساعت سفر را از تن آدم بدر می کرد .
از فرودگاه با بک ماشین شبیه ون ( که نفهمیدم چه ماشینی بود ) به هتل آپارتمان رفتیم ( کرایه 100 دلار ، قابل توجه دوستان علاقه مند!!! )

4- وقایع روز اول :
هنوز کاملا مستقر نشده بودیم که مهندس ارنست برای خوشامدگویی تماس گرفت و یک ربع بعد به اتفاق علی ( مهاجرت نامه ) به دیدنمان آمدند و یک نقشه از محل برایمان آوردند و کلی در مورد مسائل و کارهای مختلفی که اینجا باید انجام بدهیم ، صحبت کردیم .
بعداز ظهر به همراه خانواده به فروشگاه WestField رفتیم و کمی خرید کردیم . تنوع اجناس بسیار زیاد است ولی قیمتها در مقایسه با ایران گران است ( البته در مقایسه با حقوق افراد در اینجا ، ارزان است ) با بک خانواده ایرانی آشنا شدیم که آقای خانواده ، یک سال بیکار بود !!! و من حسابی از این داستان شوکه شدم .
شب در موقع بازگشت از فروشگاه ، پلیس ما را متوقف کرد . دیدم یه چیزهایی می گه که نمی فهمم ، بعد خودشون متوجه شدند و به آرامی توضیح دادند که شما اجازه ندارید با ارابه (گاری) مخصوص فروشگاه ها به بزرگراه وارد شوید چون بچه همراهتان است . داستان این بود که اینجا می توانید ارابه بعضی از فروشگاهها را برای حمل اجناس تا دم منزل بیاورید و بیرون منزل بگذاربد تا فردا خودشان جمع آوری کنند . ما هم در حال ارابه سواری به جایی رسیدیم که پیاده رو در حال بازسازی بود و ما مجبور شدیم بریم از توی خیابون رد بشیم ، که به خاطر همراه داشتن بچه این کار خطرناک است و تذکر پلیس کاملا درست بود . البته برخورد پلیس کاملا مودبانه و از سر خیر خواهی بود که ما هم راحت پذیرفتیم .
اینجا سیستم چراغ قرمزها خیلی جالب است و بعد از سبز شدن چراغ برای شما آژیر می زند تا شما سریع رد شوید !

5- وقایع روز دوم :
با عارف ( hiker of australia ) به دیدن اپرا هاوس و پل هاربر رفتیم و چند ساعتی در آنجا گذراندیم . جای شما خالی . سیستم مترو اینجا بسیار پیشرفته است و قیمت بلیط 6 تا 9 دلار است . اینجا برای گردش خانواده ها در روزهای تعطیل بلیط 2.5 دلار است که ما از آن استفاده کردیم. زحمت خرید مودم اینترنت ADSL وایرلس را محمد رضا کشیدند و ما اینترنت دار شدیم ! جای همه دوستان در اینجا سبز . - پایان اخبار