Monday, January 16, 2012

دیکتاتوری درونی


آدمهای جالبی هستند بعضی ها! معیارهای جالبی هم برای سنجش اطرافیانشون دارند! مثلا اگه خودشون پایه ثابت همه کنسرتها و جشنها باشند، اشکالی نداره، اما اگر دیدند فلان دختر یا پسر ایرانی، آخر هفته به کلاب یا کلاس رقص می رود، تا آبرویش را نبرند و انواع و اقسام تهمتها را بهش نزنند ول کن نیستند. اگر دیدند دو نفر از هم جدا شده اند تا مرد را معتاد و بدبین و زن را فاحشه نخوانند ، نمی توانند شب راحت بخوانند. اگر خودشان دو بطر ، دوبطر مشروب بخورند طوری نیست ولی اگر دیدند فلان رفیق ایرانی ، یک باکس آبجو خریده، همه جا می گویند فلانی بدمست است. اگر کسی یک روز توی حال و هوای خودش بود و درست تحویلشان نگرفت و سلام و احوالپرسی گرمی باهاشون نکرد، طرف سر خود معطل و خود بزرگ بینه ولی ماه تا ماه زنگ نمی زنند ، ببینند فلانی که خانمش رفته ایران ، اصلا بلده غذا بپزه یا نه؟ اگر موقع اسباب کشی دوستشون کمکشون نکنه، بی شعور و عوضیه ولی هفته پیش که همون دوست یک گیلاس بیشتر براش مشروب ریخته بود، آخر مرام و کلاس بوده. اگه یه دختر ایرانی رفت با یک پسر خارجی دوست شد، .... است ولی اگه خودش ترتیب دختر خارجی را داد از زرنگیش است. اگه چینی ها بچه هشت پا (baby octopus) می خورند، آشغال خورند ولی ایرانیها که کله پاچه می خورند، جزء فرهنگ والای کشورشونه. اگه یه هندی، هموطن خودش را در شرکت استخدام کرد، فاشیسته ولی اگه صد تا تقلب کرد تا رفیق ایرانیش رو استخدام کنه، آدم خوبیه. کنار دریا نگاه به زنهای دیگه اشکالی نداره ، به شرطی که کسی به زنش نگاه نکنه و ... 

دردسرتون ندم که خیلی از اون آدمها (بخوانید ما) از چیزهایی در کشور ازش رنج می بردیم و فرار کرده ایم، که توی مغزمون مثل سرطان ریشه کرده و داریم اونها را توی خانواده و جامعه اطراف خودمون به بهترین شکل! ، پیاده سازی می کنیم و من فکر می کنم تا از شر این دیکتاتوری درونی راحت نشیم از شر اون بیرونیه راحت نخواهیم شد.

3 comments:

علی شهنازی said...

امیر جان زدی تو خال
اگر قضاوتهامون رو کم کنیم زندگی شادتر و زیباتر خواهد بود. امان از عادات بد که سخت ترک می شوند.

آریا said...

امیر جان خالیه خوشحالم که اینقدر خوب و رسا این مسائل رو گفتی‌. دمت گرم

Unknown said...

ممنون علی، آریا و حامد ! عزیز