Sunday, August 15, 2010

سپاس

به لطف دوستان بسیار خوبی که در سیدنی با هم آشنا شدیم بالاخره کار مورد نظر خود را پیدا کردم و از جمعه استارت زدم. این پست را فقط به خاطر تشکر و سپاس از دوستانم نوشتم در این بین باید از دامون تشکر ویژه ای داشته باشم که لطف بزرگی در حق من کرد. همچنین از سعید و مرتضی که خیلی در این پروسه برای من وقت گذاشتند. همچنین از لطف دوستان: محمد رضا ، آریا ، عارف و مهندس ارنست در معرفی فرصتهای شغلی باید تشکر کنم. امیدوارم من هم در آینده بتونم برای دوستان جدیدی که وارد سیدنی می شوند مفید باشم. 

10 comments:

پرنده مهاجر (امیر) said...

سلام تیمسار امیر،

قبل از اینکه به اینجا سر بزنم خبرشو از شادی جان شنیدم. تبریکات صمیمانه من رو به خاطر این موفقیت بزرگ بپذیر. امیدوارم این کار مقدمه پیدا کردن یه کار خیلی خیلی بهتر باشه.البته اگه همین کار خوبه و راضی هستی که خدا رو شکر. برو حالشو ببر.

پیروز باشی. :)

محيا said...

به به مبارك باشه
به اميد يك دنيا موفقيت

سعید said...

بازم تبریک امیر جان

كوروش كبير said...

تبريكات صميمانه اينجانب رو هم پذيرا باشيد. به اميد موفقيتهاي بعدي

مرتضی said...

سلام امیر
اتفاقی وبلاگتو پیدا کردم الان!

بازم پیدا کار اول در استرالیا رو بهت تبریک میگم. من به شخصه کاری نکردم، زحمت ها رو خودت کشیدی ما هم اون بقل مقلا تشویق کردیم و سوت زدیم

به سلامتی از 2 خان مهم گذشتین

امیدوارم مابقی راه رو هم ثروتمند و خوشحال و سلامت طی کنید ...

فیروزه said...

سلام امیر جان
تبریک میگم. امیدوارم همیشه موفق و سر بلند باشی.

امیر م said...

مرسی از همه دوستان و کامنتهای بامحبتشون

مرتضی said...

امروز تیتر وبلاگت رو خوندم
شاید اگر موطن ...

دوست دارم نظر خودمو در مورد وطن بگم. قصد نقد. رد یا قبولش رو ندارم.

دیدگاه من اینطوریه که: ما الان اینجا مقیم هستیم. پس اینجا در حال حاضر وطن ماست(لغتنامه دهخدا میگه وطن یعنی جای اقامت، جای باشش مردم). فرقش با وطن قبلی اینه که ما اونجا مدت بیشتری زندگی کردیم و آشنایی بیشتری باهاش داریم. یکسری تفاوتهای شکلی، خاکی، استراتژیکی ... هم هست. ولی واقعیت اینه که الانه وطن اینجاست.
شاید زمانی دیگر برگردیم به وطن قبلی و شاید بریم به وطن جدید دیگری!
مهم اینه که هر جا هستیم خودمون رو در وطن ببینیم(که واقعا هم هست) اینطوری مسایل سهل تر میشه وگرنه باید بشینیم ببینیم آیا وطنی که انتخاب کردیم رو دوست داریم یا نه. شاید بخوایم تغییرش دیم دوباره.
از زاویه خیلی بالاتر هم که نگاه کنیم، کره زمین اقامتگاه نوع بشر و تمام موجودات دیگه هست. هر جا که دل خوش است آنجا وطن است. شاید جسم ما اینجاست ولی دلمون جای دیگه! اینم میتونه یکی از دلایل دیگه تردید باشه.

مهرداد said...

سلام امیر آقا
من مهرداد هستم از ایران و دورادور شما رو هم میشناسم . بهتون تبریک میگم امیدوارم همیشه خوشحال و سر حال بلشین . خواهشم اینه که برای ما که درآستانه مهاجرت هستیم لطفاً جزئیات پیدا کردن کارتونو شرح بدین ؟ با سپاس
بازم تبریک

امیر م said...

سلام مهرداد جان ؛ جزییات کار پیدا کردن خودش مثنوی هفتاد من است ! فقط این رو بگم که مفید ترین کاری که می تونید الان که در ایران هستید انجام بدید این است که به شدت !!! و با تمام قوا روی مهارتهای صحبت کردن و شنیدن ( اسپیکینگ و لیسنیگ ) خودتون کار کنید . این 50 درصد از مشکلات شما در اینجا کم می کنه.