یکی از ویژگیهای خوب جامعه استرالیا که تفاوت اساسی با ایران دارد ، امکان مساوی کارکردن زنان و مردان است که بصورت آشکار در همه جا دیده می شود. بگذارید تا چند مثال از مشاهدات خودم را برای شما بنویسم :
- در آپارتمانی که ما زندگی می کنیم ، دختر جوان استرالیایی ، هر هفته چهارشنبه به اتفاق پدرش کار نظافت محیط را انجام می دهند ، این دختر با یک جارو برقی تمام پله ها و مسیرها را جارو و نظافت می کند .
- در اغلب اغذیه فروشی های مکدونالد و سایر برندهای معروف ، دانشجویان و دانش آموزان حدود 16 - 17 ساله ، اداره کننده آنجا هستند .
- خانمهایی که در کلاسهای آموزش نوشتن رزومه کار می کنند اغلب حدود 60 سال سن دارند
- سوزن بان ( کنترل کننده تردد قطارها ) اغلب خانم و حتی خیلی از راننده قطارها و پرسنل خدماتی ایستگاههای ترن شهری هم خانم هستند
- بسیاری از مشاغل داوطلبانه توسط خانمها اداره می شود
و دهها مثال دیگر
همه اینها به نظر من چند دلیل اساسی دارد :
- امنیت : خانمی که ساعت 12 شب مشغول نظافت ایستگاه قطار است ، امنیت بیشتری نسبت به خانمهای ایرانی در ادارات دولتی ایران دارد
- فرهنگ کار : در اینجا یک دانشجو می داند که ممکن است بعد از فارغ التحصیلی ، کاری گیرش نیاید و از همان زمان دانشجویی در رستوران و پیتزا فروشی کار می کند ( اگه جرات داری ابن رو به دانشجویان ایرانی بگو ! )
- دستمزد خوب : وقتی برای یکساعت کار معمولی 15 تا 20 دلار پول می دهند ، دلیلی ندارد کسی از کار بدش بیاید!
- فرهنگ خوشگذرانی و تفریح : چه اشکالی دارد روزی چند ساعت کار کنید ولی آخر هفته ، با درآمد آن بتوانید بهترین کلوپها و تفریحات شهر را تجریه کنید ؟
- عدم وجود چشم و هم چشمی : اینجا کسی به فکر کلاس گذاشتن برای دیگری نیست و همه خیلی بدون تعارف کار می کنند
- رضایت جنسی : خوشبختانه چون امکان ارضای جنسی فراهم است ، کمتر کسی در محیط کار گرفتاری ذهنی در این زمینه دارد ، مسئله ای که در ایران فراگیر است !!!
- ارزش و اهمیت دادن به کار : اینجا هیچ کاری بی اهمیت نیست ، همه کارها حتی تمیز کاری منازل هم ارج و قرب خود را دارد
- عدم وجود بهانه های دیگر : مثل بهانه های مذهبی ، خانوادگی ، سن و ..
- در آپارتمانی که ما زندگی می کنیم ، دختر جوان استرالیایی ، هر هفته چهارشنبه به اتفاق پدرش کار نظافت محیط را انجام می دهند ، این دختر با یک جارو برقی تمام پله ها و مسیرها را جارو و نظافت می کند .
- در اغلب اغذیه فروشی های مکدونالد و سایر برندهای معروف ، دانشجویان و دانش آموزان حدود 16 - 17 ساله ، اداره کننده آنجا هستند .
- خانمهایی که در کلاسهای آموزش نوشتن رزومه کار می کنند اغلب حدود 60 سال سن دارند
- سوزن بان ( کنترل کننده تردد قطارها ) اغلب خانم و حتی خیلی از راننده قطارها و پرسنل خدماتی ایستگاههای ترن شهری هم خانم هستند
- بسیاری از مشاغل داوطلبانه توسط خانمها اداره می شود
و دهها مثال دیگر
همه اینها به نظر من چند دلیل اساسی دارد :
- امنیت : خانمی که ساعت 12 شب مشغول نظافت ایستگاه قطار است ، امنیت بیشتری نسبت به خانمهای ایرانی در ادارات دولتی ایران دارد
- فرهنگ کار : در اینجا یک دانشجو می داند که ممکن است بعد از فارغ التحصیلی ، کاری گیرش نیاید و از همان زمان دانشجویی در رستوران و پیتزا فروشی کار می کند ( اگه جرات داری ابن رو به دانشجویان ایرانی بگو ! )
- دستمزد خوب : وقتی برای یکساعت کار معمولی 15 تا 20 دلار پول می دهند ، دلیلی ندارد کسی از کار بدش بیاید!
- فرهنگ خوشگذرانی و تفریح : چه اشکالی دارد روزی چند ساعت کار کنید ولی آخر هفته ، با درآمد آن بتوانید بهترین کلوپها و تفریحات شهر را تجریه کنید ؟
- عدم وجود چشم و هم چشمی : اینجا کسی به فکر کلاس گذاشتن برای دیگری نیست و همه خیلی بدون تعارف کار می کنند
- رضایت جنسی : خوشبختانه چون امکان ارضای جنسی فراهم است ، کمتر کسی در محیط کار گرفتاری ذهنی در این زمینه دارد ، مسئله ای که در ایران فراگیر است !!!
- ارزش و اهمیت دادن به کار : اینجا هیچ کاری بی اهمیت نیست ، همه کارها حتی تمیز کاری منازل هم ارج و قرب خود را دارد
- عدم وجود بهانه های دیگر : مثل بهانه های مذهبی ، خانوادگی ، سن و ..