سلام ، امیر م هستم از سیدنی . الان ساعت 9:50 شب به وقت سیدنی است و این پست را در حالی تقدیمتان می کنم که تازه به اینترنت پرسرعت دسترسی پیدا کرده ام :
رئوس مطالب :
1- عزیمت به تهران ، فریت بار و خداحافظی
2- پرواز به سیدنی
3- ورود به سیدنی و اقامت در هتل آپارتمان
4- وقایع روز اول
5- وقایع روز دوم
و اما مشروح اخبار :
1-عزیمت به تهران ، فریت بار و خداحافظی :
سه شنبه ( 28 اردیبهشت ) در حالی که از صبح زود با دوندگی بسیار زیاد ، کارها را به اتمام رسانده بودیم ، بالاخره در ساعت 12:45 شب به وقت ایران ، با یک دستگاه اتوبوس VIP راهی تهران شدیم . واقعا روز پر کاری بود . صبح اول وقت نمرات دانشجویانم را تحویل دادم . بعد آخرین جلسه کلاس asp.net یکی دیگه از کلاسها را برگزار کردم و بلافاصله ازشون امتحان گرفتم و نمراتشان را رد کردم. بعد به با همکاران سابق خداحافظی کردم و مشغول خرید یک سری خرده ریز ( از جمله چند قوطی کنسرو ، که واقعا هم روز اول بدردمان خورد ) شدم که خیلی هم وقت گیر بود ، باقیمانده پولمان را دلار خریدیم ( 920 تومان ) و سایر کارهای مربوطه ....
شب در ترمینال صفه اصفهان ، دوستان و فامیل برای خداحافظی دور هم جمع شدند و خلاصه اشک و آه و گریه و ... . سخت ترین لحظه این سفر به نظر من این ساعات بود .
روز چهارشنبه برای فریت بار به فرودگاه بین المللی تهران رفتیم و اونجا به محض رسیدن به ترمینال بار ، نماینده یکی از شرکتهای باربری به سراغ شما می آیند و کاملا شما را راهنمایی می کنند . هزینه ارسال بار برای بالای 100 کیلو گرم ، با همه قیمتهای افزودنی ( مثل مالیات ، و ... ) تقریبا کیلویی 4 هزار تومان می شود .
چند نکته در مورد فریت بار : 1- حتما آدرس ، شماره تلفن و zipcode از جایی که می خواهید بار را ارسال کنید ، آماده داشته باشید . من zipcode و آدرس نداشتم و تا آمدم از وکیلم آدرس و زیپ کد بگیرم ، نیم ساعتی معطل شدم.
- نکته بعدی این که پنج شنبه و جمعه ها ، ترمینال بار تعطیل است .
- نکته بعدی این که قبل از فریت کردن ، لازم نیست خیلی کارتونها را سفت و سخت ، چسب مالی کنید ، چون همه شان باز و چک می شوند و مجددا در کارتونهای بزرگ بسته بندی می شوند
خداحافظی : شب آخر ( پنج شنبه شب ) تا دم رفتن خانواده و دوستان تهرانی ، دور و برمان بودند . موقع تحویل بار متوجه شدیم که وزن بارمان زیاد نیست و کوله پشتی ها را هم در بار تحویل دادیم .
2- پرواز به سیدنی :
پرواز اول تا ابوظبی 1:45 طول کشید و اصلا متوجه نشدیم کی رسیدیم ابوظبی . حدود 2 ساعت در فروگاه ابوظبی منتظر پرواز بعدی بودیم که در این فاصله می توانستیم از اینترنت رایگان استفاده کنیم. داخل گیت یک نوازنده و یک خواننده استرالیایی ، گیتار می زدند و خیلی آرام ترانه می خوانند که در آن فضا بسیاردلچسب بود . هواپیمای دوم با یک ساعت تاخیر پرواز کرد چون اگر زودتر را می افتاد راس ساعت 6 که اوج شلوغی فرودگاه سیدنی بود ، می رسیدیم . ( توضیح اینکه فرودگاه سیدنی جهت رعایت حال شهروندان نزدیک به فرودگاه از ساعت 1 الی 5 صبح تعطیل است ) .
هواپیمایی الاتحاد ، سرویس بسیار خوبی دارد . جلوی هر صندلی یکدستگاه مانیتور لمسی ( ریموت کنترل دار ) دارد به نام E_Box که دهها ساعت فیلم ، موزیک ، سرگرمی و ... دارد. یک بخش از آن هم وضعیت پرواز را نشان می دهد با دو دوربین از جلو و زیر هواپیما که بسیار سرگرم کننده است و حوصله تان سر نمی رود . سرویس غذا هم واقعا خوب بود ( 3 وعده کامل غذا و 5 وعده بین غذا !!! )
3- ورود به سیدنی و اقامت در هتل آپارتمان :
بعلت ترافیک اول وقت حدود 40 دقیقه در آسمان سیدنی منتظر فرود بودیم . مراحل کنترل پاسپورت براحتی طی شد . طبق اظهارنامه ای که قبل از فرود در هواپیما دادند ، ما لیست وسایل همراه را ذکر کردیم ، از جمله مقداری دارو ( مثل قرص سرماخوردگی و ... ) . مامور کنترل دارو آنها را کاملا چک کرد و با لیست داروهای مجاز مطابقت داد . بهتر است که برای داروهای خاص نسخه از پزشک داشته باشید تا کنترل راحت تر صورت گیرد . به هر حال از این مرحله هم تقریبا راحت عبور کردیم و وارد سیدنی شدیم .
اولین تصویر از سیدنی : باران ملایمی می بارید و مسافران در صف به انتظار تاکسی بودند . شهر بسیار منظم ، زیبا و سرسبز بود و با کوجه های دیدنی و منازل شیک و ویلایی دلربایی می کرد و خستگی 14 ساعت سفر را از تن آدم بدر می کرد .
از فرودگاه با بک ماشین شبیه ون ( که نفهمیدم چه ماشینی بود ) به هتل آپارتمان رفتیم ( کرایه 100 دلار ، قابل توجه دوستان علاقه مند!!! )
4- وقایع روز اول :
هنوز کاملا مستقر نشده بودیم که مهندس ارنست برای خوشامدگویی تماس گرفت و یک ربع بعد به اتفاق علی ( مهاجرت نامه ) به دیدنمان آمدند و یک نقشه از محل برایمان آوردند و کلی در مورد مسائل و کارهای مختلفی که اینجا باید انجام بدهیم ، صحبت کردیم .
بعداز ظهر به همراه خانواده به فروشگاه WestField رفتیم و کمی خرید کردیم . تنوع اجناس بسیار زیاد است ولی قیمتها در مقایسه با ایران گران است ( البته در مقایسه با حقوق افراد در اینجا ، ارزان است ) با بک خانواده ایرانی آشنا شدیم که آقای خانواده ، یک سال بیکار بود !!! و من حسابی از این داستان شوکه شدم .
شب در موقع بازگشت از فروشگاه ، پلیس ما را متوقف کرد . دیدم یه چیزهایی می گه که نمی فهمم ، بعد خودشون متوجه شدند و به آرامی توضیح دادند که شما اجازه ندارید با ارابه (گاری) مخصوص فروشگاه ها به بزرگراه وارد شوید چون بچه همراهتان است . داستان این بود که اینجا می توانید ارابه بعضی از فروشگاهها را برای حمل اجناس تا دم منزل بیاورید و بیرون منزل بگذاربد تا فردا خودشان جمع آوری کنند . ما هم در حال ارابه سواری به جایی رسیدیم که پیاده رو در حال بازسازی بود و ما مجبور شدیم بریم از توی خیابون رد بشیم ، که به خاطر همراه داشتن بچه این کار خطرناک است و تذکر پلیس کاملا درست بود . البته برخورد پلیس کاملا مودبانه و از سر خیر خواهی بود که ما هم راحت پذیرفتیم .
اینجا سیستم چراغ قرمزها خیلی جالب است و بعد از سبز شدن چراغ برای شما آژیر می زند تا شما سریع رد شوید !
5- وقایع روز دوم :
با عارف ( hiker of australia ) به دیدن اپرا هاوس و پل هاربر رفتیم و چند ساعتی در آنجا گذراندیم . جای شما خالی . سیستم مترو اینجا بسیار پیشرفته است و قیمت بلیط 6 تا 9 دلار است . اینجا برای گردش خانواده ها در روزهای تعطیل بلیط 2.5 دلار است که ما از آن استفاده کردیم. زحمت خرید مودم اینترنت ADSL وایرلس را محمد رضا کشیدند و ما اینترنت دار شدیم ! جای همه دوستان در اینجا سبز . - پایان اخبار
رئوس مطالب :
1- عزیمت به تهران ، فریت بار و خداحافظی
2- پرواز به سیدنی
3- ورود به سیدنی و اقامت در هتل آپارتمان
4- وقایع روز اول
5- وقایع روز دوم
و اما مشروح اخبار :
1-عزیمت به تهران ، فریت بار و خداحافظی :
سه شنبه ( 28 اردیبهشت ) در حالی که از صبح زود با دوندگی بسیار زیاد ، کارها را به اتمام رسانده بودیم ، بالاخره در ساعت 12:45 شب به وقت ایران ، با یک دستگاه اتوبوس VIP راهی تهران شدیم . واقعا روز پر کاری بود . صبح اول وقت نمرات دانشجویانم را تحویل دادم . بعد آخرین جلسه کلاس asp.net یکی دیگه از کلاسها را برگزار کردم و بلافاصله ازشون امتحان گرفتم و نمراتشان را رد کردم. بعد به با همکاران سابق خداحافظی کردم و مشغول خرید یک سری خرده ریز ( از جمله چند قوطی کنسرو ، که واقعا هم روز اول بدردمان خورد ) شدم که خیلی هم وقت گیر بود ، باقیمانده پولمان را دلار خریدیم ( 920 تومان ) و سایر کارهای مربوطه ....
شب در ترمینال صفه اصفهان ، دوستان و فامیل برای خداحافظی دور هم جمع شدند و خلاصه اشک و آه و گریه و ... . سخت ترین لحظه این سفر به نظر من این ساعات بود .
روز چهارشنبه برای فریت بار به فرودگاه بین المللی تهران رفتیم و اونجا به محض رسیدن به ترمینال بار ، نماینده یکی از شرکتهای باربری به سراغ شما می آیند و کاملا شما را راهنمایی می کنند . هزینه ارسال بار برای بالای 100 کیلو گرم ، با همه قیمتهای افزودنی ( مثل مالیات ، و ... ) تقریبا کیلویی 4 هزار تومان می شود .
چند نکته در مورد فریت بار : 1- حتما آدرس ، شماره تلفن و zipcode از جایی که می خواهید بار را ارسال کنید ، آماده داشته باشید . من zipcode و آدرس نداشتم و تا آمدم از وکیلم آدرس و زیپ کد بگیرم ، نیم ساعتی معطل شدم.
- نکته بعدی این که پنج شنبه و جمعه ها ، ترمینال بار تعطیل است .
- نکته بعدی این که قبل از فریت کردن ، لازم نیست خیلی کارتونها را سفت و سخت ، چسب مالی کنید ، چون همه شان باز و چک می شوند و مجددا در کارتونهای بزرگ بسته بندی می شوند
خداحافظی : شب آخر ( پنج شنبه شب ) تا دم رفتن خانواده و دوستان تهرانی ، دور و برمان بودند . موقع تحویل بار متوجه شدیم که وزن بارمان زیاد نیست و کوله پشتی ها را هم در بار تحویل دادیم .
2- پرواز به سیدنی :
پرواز اول تا ابوظبی 1:45 طول کشید و اصلا متوجه نشدیم کی رسیدیم ابوظبی . حدود 2 ساعت در فروگاه ابوظبی منتظر پرواز بعدی بودیم که در این فاصله می توانستیم از اینترنت رایگان استفاده کنیم. داخل گیت یک نوازنده و یک خواننده استرالیایی ، گیتار می زدند و خیلی آرام ترانه می خوانند که در آن فضا بسیاردلچسب بود . هواپیمای دوم با یک ساعت تاخیر پرواز کرد چون اگر زودتر را می افتاد راس ساعت 6 که اوج شلوغی فرودگاه سیدنی بود ، می رسیدیم . ( توضیح اینکه فرودگاه سیدنی جهت رعایت حال شهروندان نزدیک به فرودگاه از ساعت 1 الی 5 صبح تعطیل است ) .
هواپیمایی الاتحاد ، سرویس بسیار خوبی دارد . جلوی هر صندلی یکدستگاه مانیتور لمسی ( ریموت کنترل دار ) دارد به نام E_Box که دهها ساعت فیلم ، موزیک ، سرگرمی و ... دارد. یک بخش از آن هم وضعیت پرواز را نشان می دهد با دو دوربین از جلو و زیر هواپیما که بسیار سرگرم کننده است و حوصله تان سر نمی رود . سرویس غذا هم واقعا خوب بود ( 3 وعده کامل غذا و 5 وعده بین غذا !!! )
3- ورود به سیدنی و اقامت در هتل آپارتمان :
بعلت ترافیک اول وقت حدود 40 دقیقه در آسمان سیدنی منتظر فرود بودیم . مراحل کنترل پاسپورت براحتی طی شد . طبق اظهارنامه ای که قبل از فرود در هواپیما دادند ، ما لیست وسایل همراه را ذکر کردیم ، از جمله مقداری دارو ( مثل قرص سرماخوردگی و ... ) . مامور کنترل دارو آنها را کاملا چک کرد و با لیست داروهای مجاز مطابقت داد . بهتر است که برای داروهای خاص نسخه از پزشک داشته باشید تا کنترل راحت تر صورت گیرد . به هر حال از این مرحله هم تقریبا راحت عبور کردیم و وارد سیدنی شدیم .
اولین تصویر از سیدنی : باران ملایمی می بارید و مسافران در صف به انتظار تاکسی بودند . شهر بسیار منظم ، زیبا و سرسبز بود و با کوجه های دیدنی و منازل شیک و ویلایی دلربایی می کرد و خستگی 14 ساعت سفر را از تن آدم بدر می کرد .
از فرودگاه با بک ماشین شبیه ون ( که نفهمیدم چه ماشینی بود ) به هتل آپارتمان رفتیم ( کرایه 100 دلار ، قابل توجه دوستان علاقه مند!!! )
4- وقایع روز اول :
هنوز کاملا مستقر نشده بودیم که مهندس ارنست برای خوشامدگویی تماس گرفت و یک ربع بعد به اتفاق علی ( مهاجرت نامه ) به دیدنمان آمدند و یک نقشه از محل برایمان آوردند و کلی در مورد مسائل و کارهای مختلفی که اینجا باید انجام بدهیم ، صحبت کردیم .
بعداز ظهر به همراه خانواده به فروشگاه WestField رفتیم و کمی خرید کردیم . تنوع اجناس بسیار زیاد است ولی قیمتها در مقایسه با ایران گران است ( البته در مقایسه با حقوق افراد در اینجا ، ارزان است ) با بک خانواده ایرانی آشنا شدیم که آقای خانواده ، یک سال بیکار بود !!! و من حسابی از این داستان شوکه شدم .
شب در موقع بازگشت از فروشگاه ، پلیس ما را متوقف کرد . دیدم یه چیزهایی می گه که نمی فهمم ، بعد خودشون متوجه شدند و به آرامی توضیح دادند که شما اجازه ندارید با ارابه (گاری) مخصوص فروشگاه ها به بزرگراه وارد شوید چون بچه همراهتان است . داستان این بود که اینجا می توانید ارابه بعضی از فروشگاهها را برای حمل اجناس تا دم منزل بیاورید و بیرون منزل بگذاربد تا فردا خودشان جمع آوری کنند . ما هم در حال ارابه سواری به جایی رسیدیم که پیاده رو در حال بازسازی بود و ما مجبور شدیم بریم از توی خیابون رد بشیم ، که به خاطر همراه داشتن بچه این کار خطرناک است و تذکر پلیس کاملا درست بود . البته برخورد پلیس کاملا مودبانه و از سر خیر خواهی بود که ما هم راحت پذیرفتیم .
اینجا سیستم چراغ قرمزها خیلی جالب است و بعد از سبز شدن چراغ برای شما آژیر می زند تا شما سریع رد شوید !
5- وقایع روز دوم :
با عارف ( hiker of australia ) به دیدن اپرا هاوس و پل هاربر رفتیم و چند ساعتی در آنجا گذراندیم . جای شما خالی . سیستم مترو اینجا بسیار پیشرفته است و قیمت بلیط 6 تا 9 دلار است . اینجا برای گردش خانواده ها در روزهای تعطیل بلیط 2.5 دلار است که ما از آن استفاده کردیم. زحمت خرید مودم اینترنت ADSL وایرلس را محمد رضا کشیدند و ما اینترنت دار شدیم ! جای همه دوستان در اینجا سبز . - پایان اخبار
3 comments:
سلام امیر جان
به صورت سایبری هم به سیدنی خوش اومدی
فقط جسارتا اسم من علی است. البته شما اگه دوست داری محمدرضا صدا کن
خوش باشی.
سلام، تبریک میگم و براتون آرزوی موفقیت میکنم. من شاهرخ هستم و برای مهر ماه عازم ملبورن. میخواستم یه سوال درباره آموزش دات نت ازتون بپرسم. لطفا اگه تونستین به من ایمیل بزنین . مرسی
shajahed@gmail.com
سلام شاهرخ جان ، ایمیل بهت زدم ولی برگشت خورد . ایمیل من در جی میل class.support است. منتظر ایمیلت هستم.
Post a Comment